با سلام خدمت ماه سرایی عزیز در این مقاله می خواهیم درباره ازدواج نکردن و تبعات ناشی از ازدواج نکردن برای دختران و پسران نکات جذابی را بیان کنیم با ما همراه باشید.
ازدواج:
ازدواج نکته مهمی است که بعد از سن بلوغ و رسیدن به سن ازدواج برای هر دختر و پسری پیش می آید،سوالاتی که از دختران و پسران مدام پرسیده می شود که چرا ازدواج نمی کنید،سنت داره بالا میره و اگر ازدواج نکنید خیلی از موقعیت ها را از دست می دهید.در این مقاله به این موضوع می پردازیم.
اثرات ازدواج نکردن:
ازدواج نکردن و تبعات ناشی از آن زیاد است،فشارهای روانی،تنهایی،اشتیاق نداشتن بی حوصلگی البته این اتفاقات برای دختران و پسران هم متفاوت است و نهایت با آگاهی بیشتر به مقوله ازدواج روی بیاورند. دلایل ازدواج بسیار زیاد است و بسیاری از افراد هم اگر خودشان نخواهند تن به ازدواج بدهند اطرافیان فرد را وادرا می کنند به ازدواج فکر کند.
ازدواج بخشی از زندگی است:
ازدواج بخشی از مسیر زندگی است و یک رابطه عاطفی ایمن،نیازهای روحی و جسمی را برطرف میکند،از تنهایی فرد نجات پیدا می کند.و تمام این دلایل ایجاد انگیزههای ازدواج ناپخته در دوران بیست و سی زندگی جوانان میشود.این دلایل چگونه به وجود می آید؟ منشاء این سوالات چیست؟
1.تفاوت:
اگر شما ازدواج نکنید، چون بقیه ازدواج کرده اند پس شما کار غیر معمول و غیر منطقی انجام می دهید.و تحمل این شرایط بسیار سخت است.احساس عقب ماندن و تفاوت داشتن با دیگران احساس سختی است و افراد کمی می توانند به خاطر این سوالات و فرار از تنهایی بی مقدمه و بدون هیچ پیش زمینه ای ازدواج می کنند تا از سوالات فرار کنند.
2.دنیای دیگر:
ازدواج نوعی بلوغ است که افراد تصور می کنند با ازدواج به نوعی بلوغ می رسند.و به دنیای بزرگسالان اضافه می شوید.و در بیشتر مجالس و محافل شما را راه می دهند و به عنوان محرم راز شناخته می شوید!
3.مذهب:
برخی به علت اعتقادات مذهبی افراد را تحت فشار قرار می دهند،و او را مجبور می کنند به ازدواج تن دهد و این یک باور غلط است درست است در تمام ادیان به ازدواج توصیه شده مخصوصا در دین اسلام ولی حتما باشناخت و آمادگی ازدواج کنید.نه با حرف مردم و اطرافیان.ازدواج مقوله ای بسیار مهم است که باید در کمال آرامش و به دور از هرگونه هیجانی انجام شود.
4.کنترل خانواده:
خانواده جزء مقوله های انکار نشدنی است.و متاسفانه بیشتر افراد مخصوصا دختران برای فرار از محیط خانواده و یا به دلیل اینکه از تحت کنترل خانواده بیرون بیایند به ازدواج تن می دهند.و یا برای استقلال بیشتر.
5.نیاز جنسی:
نیاز عاطفی و نیاز به حس پدر و یا مادر شدن باعث می شود افراد تن به ازدواح بدهند چون حس میکنند،درسنین بالا نمی توانند پدر یا مادر شوند و این یک باور غلط است.و برای رفع نیاز جنسی به ازدواج روی می آورند.
6.فرار از حرف و طعنه ها:
همیشه و در همه جا افرادی وجود دارند که درباره شما و زندگی شما نظر بدهند.و این نگرانی را در ذهن شما به وجود بیاوند که اگر شما ازدواج نکنید فردی هستید که عیبی دارید و یا شایسته نیستید.تمام این خرافات و حرف های ناپسند را دور بریزید به خاطر فرار ازحرف مردم تن به ازدواج ندهید.
7.توانایی مالی:
توانایی مالی یکی از دلایلی است که افراد به خاطر آن تن به ازدواج می دهند.مخصوصا بین دختران چون این گونه به دختران القاء شده که باید در امور مالی به دیگران متکی باشید و مسولیت مالی شما را باید یک آقا برعهده بگیرد در صورتیکه تمام بانوان و بزرگان دین ما زنانی مستقل و ثروتنمد بوده اند نمونه بارز این بانوان حضرت خدیجه(س).
آیا فشار بر دختران و پسران برای ازدواج متفاوت است؟
تمام نمونه های که بیان شد، صحبت های عامیانه ای است که در فرهنگ ما وجود دارد،در حقیقت ازدواج یک نیاز طبیعی میباشد.ولی فشارهای فرهنگی آن را تبدیل به منبع اضطراب در افراد میکند. این فشارها معمولا در مورد دختران بیشتر از پسران انجام میشود. پسرانی که تا سنین بالا و یا هرگز ازدواج نکنند، نخواستهاند ازدواج کنند ولی دخترانی که بعد از سن بلوغ ازدواج نکنند ،انگار مورد تایید نبوده اند و انتخاب نشده اند.و نظر دختران در مورد ازدواج وزندگی اصلا اهمیتی ندارد.
برچسب زدن ممنوع:
برچسب های مختلفی به دختران زده می شود،و طنز محفل ها می شود،دختر ترشیده،خونه مونده،و… این افکار و خرافات پوچ باعث می شود که هر مادر و دختری از ابتدای کودکی فقط آرزو و رویایش این باشد که یک شاهزاده با اسب سفید بیاید و با او ازدواج کند.
اول همسر داری بعد خانه داری:
دختران نهایت سعی خود را می کنند،تا فقط نکات خانه داری را به خوبی بیاموزند در صورتیکه ازدواج فقط نکات خان دارای نیسیت و همسر داری و اشنایی با آداب زناشویی مهمترین مهارت هاست.و خوشبختی را فقط در پوشیدن لباس سفید عروسی می بینند.و بدون تامل و فکری ازدواج می کنند که سرانجام خوبی نخواهد داشت.
سخن آخر:
با تمامی صحبت هایی که بیان شد،و هم علت ترس افراد از ازدواج نکردن روشن شد بازهم سوالاتی در ذهن ها می چرخد،اگر ازدواج نکنیم چی اتفاقی می افتد؟
تصمیم فرد برای ازدواج یک انتخاب شخصی و کاملا سلیقه ای است و هیچ شخصی حق ندارد،نظرش را در مورد ازدواج به دیگران تحمیل کند.هر فردی هر وقت که احساس کند از نظر بلوغ فکری و اجتماعی و عاطفی به حد رشد رسده است اقدام به ازدواج می کند.
ازدواج نکرن فاجعه نیست:
همه ما می دانیم پیامدهای منفی ازدواج نکردن و تبعات ناشی از هم زیاد است و با آن آشنا هستیم.ولی مطمئنا ازدواج نکردن یک فاجعه نیست ،فاجعه زمانی رخ می دهد که بدون هیچ شناخت و تحقیق و مطالعه ای تن به ازدواج بدهیم .و بعد از مدتی متوجه شویم که این ازدواج مناسب نبوده و هزینه های مادی و معنوی و فشارهای عاطفی فراوانی را تجربه کنیم.
توصیه آخر:
پس دوست عزیز خواننده گرامی به شما توصیه می کنم قبل از ازدواج حتما خود را از لحاظ مالی و ثروت و تحصیلات در حد ایده آل نگه دارید وبه یک استقلال کامل برسید.که اگر ازدواج کردید گزینه های شما برای ازدواج گزینه های مناسبی است و شمتا کمتر دچار اشتباه می شوید.و ملاک هایی بهتر و زیباتری برای ازدواج خواهید داشت و از آسیب های بعدی در امان خواهید بود.باعشق ازدواج کنید و با چشمان باز تا همیشه وخوشبختی مهمان خانه هایتان باشد.